«بارها و بارها زمین میخوری؛ اما باید دستت را به زانوی خودت بگیری و بلند شوی، یاد میگیری محکم باشی و هر بار ضربه خوردی بایستی و به راهت ادامه دهی، حواست باید به هم تیمیهایت باشد چون فقط با داشتن انسجام و وحدت گروهی است که به موفقیت میرسی» اینها را زینب صابری، ورزشکار 34 ساله منطقه11، درباره راگبی میگوید. بعد هم تأکید میکند آنقدر این ورزش هیجان و جذابیت دارد که تمام انرژی انسان را تخلیه میکند. او سالهاست عاشق راگبی است و خاطرات تلخ و شیرین زیادی از آن دارد. این ورزشکار، 14 سال سابقه حضور در عرصه راگبی کشور را دارد که از آن جمله میتوان به حضور در مسابقات آسیایی لائوس، تایلند و هندوستان اشاره کرد. او مدرک مربیگری 7 و 15 نفره و داوری درجه یک بینالمللی راگبی را از فدراسیون جهانی این رشته دریافت کرده است. کسب مقامهای قهرمانی و نائب قهرمانی در مسابقات لیگ برتر بانوان کشور، لیگ دسته یک، نوجوانان زیر 20 سال و المپیاد استعدادهای برتر بانوان کشور، از دیگر افتخارات او است. این ورزشکار محله امامت، اکنون رئیس کمیته مربیان راگبی کشور است؛ البته در ورزشهای فوتسال و هاکی نیز تجربههای بسیاری دارد و مقامهای مختلفی کسب کرده است. او مربیگری دروازهبانان تیم فوتسال بانوان هیئت فوتبال استان را نیز برعهده دارد. گفتوگوی ما برای آشنایی بیشتر با این ورزشکار مطرح بود.
پدرش سرهنگ بازنشسته ارتش و مادرش خانهدار است. از کودکی فردی پر جنب و جوش بوده که گاهی شیطنتهایش مادرش را خسته میکرده است. به خاطر سفرهای پی در پی پدرش بچهها بیشتر روزها را در خانه سپری میکردند و انرژی کودکی زینب در راه اذیت کردن خواهران بزرگترش یا آسیب زدن به وسایل خانه صرف میشده است. پا به مدرسه که میگذارد شیطنتهایش بیش از پیش میشود. او که تا این زمان آشنایی چندانی با توپ نداشته، در مدرسه عاشق این وسیله گرد ورزشی میشود طوری که گاهی عمدی در کلاس شلوغکاری میکند تا معلم بیرونش کند و او بتواند به حیاط برود و با توپ بازی کند. به مقطع راهنمایی که میرسد همچنان آنقدر پرانرژی بود که از هر بازی و ورزشی استقبال میکرد. برایش فرقی نداشت چه نوع فعالیتی انجام میدهد فقط دوست داشت در حال تحرک باشد.
زنگ ورزش در همه رشتهها شرکت میکرد تا اینکه وقتی 14 ساله بود در مسابقات هندبال مدرسه حضور پیدا میکند و همراه تیم به مرحله استانی میرود. از آنجاییکه قدش بلند بود و برای دروازهبانی مناسب و به خوبی به سمت توپ شیرجه میزد او را به عنوان گلر(دروازهبان) فوتسال انتخاب میکنند و همراه این تیم به مسابقات کشوری دانشآموزان اعزام میشود. مقام قهرمانی که در این بازیها به دست میآورد انگیزه او را برای ورزش حرفهای بیشتر میکند.
همراه یکی از دوستانش در حال تماشای مسابقه بیسبال در زمین بوستان ملت بود که متوجه میشود قرار است از افراد تست استعدادیابی برای این رشته بگیرند. صابری درباره آن روز میگوید: «به دلیل علاقهای که به ورزش داشتم برای دادن این تست ابراز تمایل کردم. مربی ای که آنجا بود از من خواست یک سری حرکات را انجام دهم و بعد هم گفت شما استعداد خوبی برای این رشته دارید. از این پس من در تمرینات بیسبال حاضر میشدم و همراه تیم، در مسابقات کشوری این رشته حضور مییافتم. پس از تمرینات ما که تیم بیسبال بودیم، زمین در اختیار ورزشکاران راگبی قرار میگرفت. یک روز پس از تمرین، ایستادم و این ورزش را نگاه کردم. مربی تیم چند حرکت ورزشی یاد داد که من هم بر حسب کنجکاوی و علاقه آن را انجام دادم. از آنجاییکه خیلی خوب مطلب را گرفته بودم، مربی پیشنهاد داد وارد بازی شوم. من هم قبول کردم و بدین ترتیب سر از ورزش راگبی درآوردم. با اولین بازی متوجه شدم علاقه زیادی به آن دارم؛ بنابراین وارد تیم بوستان ملت شدم و تمرینهای متعدد را شروع کردم تا اینکه به مسابقات کشوری و آسیایی راه یافتم.»
صابری یک بار هم که در حال تماشای بازی همتیمیهایش بود، یکی از دوستانش از او میخواهد به عضویت تیم هاکی درآید. روحیه پرجنب و جوش او باعث میشود تمرینات این رشته را نیز آغاز کند. او همچنین در تست فوتبالی که حدود سال 85 میدهد به عنوان دروازهبان انتخاب میشود و دو دوره در مسابقات کشوری بانوان این رشته حضور پیدا میکند.
این ورزشکار محله ما، خاطره خوبی از نیمکت نشینی دارد که آن را اینگونه تعریف میکند: «ما دهه شصتیها خیلی مظلوم واقع شدیم. به دلیل امکانات کم و رقابت زیادی که بود باید تلاش زیادی میکردیم تا به جایی برسیم. آن زمان هم در تیم فوتسالی که من وارد شدم. 6دروازهبان حضور داشتند درحالیکه فقط دو دروازهبان برای هر تیم کافی است. من کنار این تیم تمرین میکردم؛ اما مربیام گفت میتوانی نیایی چون از تو در مسابقات استفاده نمیکنم. من به دلیل علاقهای که داشتم به تمریناتم ادامه دادم تا اینکه در مسابقات جام رمضان، مربی یکی از تیمها به مربیام گفت اگر از زینب استفاده نمیکنی اجازه بده به تیم ما ملحق شود. مربیام پذیرفت و در نهایت مسابقات طوری شد که مقابل همان تیمی قرار گرفتم که مرا برای بازی نمیخواستند و با وجود اینکه تیم نوپایی بودیم و آنها کلی ملی پوش داشتند، بازی را بردیم. من هم توانستم به خوبی دروازهبانی کنم و نتیجه این شد که همان مربی قبلی از من خواست دوباره به تیمش برگردم. این خاطره در ذهن من ثبت شد و همیشه به شاگردانم میگویم هیچ وقت ناامید نشوند و از هر فرصت و روزنهای استفاده کنند.»
صابری سال 85 اولین تجربه حضور در مسابقات لیگ کشوری بزرگسالان در رشته فوتسال را کسب میکند و از این زمان به بعد در تمام لیگها حضور داشته است.
او در کنار تیم، سال 86 مقام قهرمانی کشوری را کسب میکند و همین سال تصمیم میگیرد به عضویت تیم اراک دربیاید. پس از چندی، مشکل دوری از خانواده و حضور در خوابگاه، او را از این تصمیم منصرف میکند و به مشهد بازمیگردد.
او سال 88 در تیم لیگ برتر فوتسال بانوان کشور حضور پیدا میکند و تا سال 94 دروازهبانی این تیم را برعهده داشته است؛ اما از این پس که میبیند ورزشکاران جدید و کم سنتر از او وارد عرصه شدهاند، تصمیم میگیرد به مربیگری بپردازد؛ تا فرصت بیشتری به بازیکنان نوجوان بدهد و مربی آنها باشد. مربی گری او تا به امروز ادامه داشته است. علاوه بر این صابری اکنون مربی دروازهبانان تیم فوتسال بانوان هیئت فوتبال استان خراسان رضوی نیز هست.
برای هر ورزشکاری پوشیدن لباس تیم ملی آرزوی بزرگی است، تجربه ای که زینب صابری آن را به دست آورده است و در این باره میگوید: «سال 86 که وارد تیم راگبی استان شدم، به مسابقات لیگ کشور راه یافتیم. مربی تیم ملی آن زمان خانمی از کشور نیوزیلند بود و من را به اردوی تیم ملی دعوت کرد. قرار بود سال 87 این تیم به مسابقات آسیایی اعزام شود. سال خیلی سختی برای من بود چون 75 نفر به اردوی تیم ملی دعوت شده بودند و از بین اینها هر هفته ریزش داشتیم تا اینکه به 12 نفر ظرفیت رسیدیم. مربیمان بسیار سختگیر و نکتهسنج بود. استرس زیادی داشتیم و اردوها به شدت سنگین بود. همه بازیکنان آمده بودند که جای خود را در تیم ملی ثابت کنند من هم دوست نداشتم یک ورزشکار عادی باشم. از ابتدا دلم میخواست به عضویت تیم ملی دربیایم، بنابراین در این اردوها تمام تلاش و همتم را به کار بستم. در نهایت هم توانستم جزو اعزامیهای تیم ملی قرار گیرم. سال 87 که در قالب این تیم به مسابقات چهار جانبه لائوس رفتیم مقام قهرمانی را به دست آوردیم که جزو بهترین خاطرات من است چون اولین تجربه حضورم در تیم ملی بود. از آن به بعد هر سال در اردوهایی که برگزار میشد حضور داشتم. سال 89 جزو 12 نفری قرار گرفتم که به مسابقات آسیایی در تایلند اعزام شدیم. این اولین حضور تیم راگبی بانوان در مسابقات آسیایی بود و با نتایجی که به دست آوردیم توانستیم در رنکینگ بمانیم. سال 93 هم که در قالب مسابقات ملی به هند اعزام شدیم جزو 10 تیم برتر آسیا قرار گرفتیم.»
صابری از سال 90 تصمیم میگیرد خودش به عنوان مربی تیم تشکیل دهد؛ بنابراین به انتخاب بازیکن میپردازد و تیم نوجوانان زیر 20 سال راگبی بانوان استان را راه میاندازد که مقام قهرمانی کشور را هم به دست میآورند. این تیم چهار دوره متوالی قهرمانی را حفظ میکند و صابری با افزودن چند عضو بزرگسال، آنها را به مسابقات لیگ کشوری بزرگسالان میبرد. این تیم ابتدا مقام پنجم را کسب میکنند؛ اما در دورههای بعدی جایگاههای بالاتر را به دست میآورند تا اینکه به نائب قهرمانی میرسند و سپس 3دوره قهرمانی لیگ برتر کشور را به دست میآورند.
او در خاطراتی که از این دوره دارد به پیروزی مقابل تیم کرمانشاه اشاره و تعریف میکند: «این تیم 9 سال متوالی قهرمانی کشور را در دست داشت و با این امید وارد زمین شده بود که دهمین قهرمانیاش را جشن بگیرد؛ اما ما موفق شدیم آنها را شکست دهیم و خودمان بر سکوی قهرمانی قرار گیریم.» زینب صابری سال 93 به انتخاب انجمن راگبی کشور جایگاه برترین مربی راگبی بانوان ایران را کسب میکند و سال 95 تیمی که تحت هدایت او بوده است بهترین تیم راگبی بانوان کشور میشود.
این ورزشکار از سال 96 به عنوان مربی تیم ملی راگبی بانوان انتخاب میشود و سال 97 در یک مسابقه چهارجانبه که با حضور تیم قدرتمندی مانند آلمان در ایران برگزار میشود مقام قهرمانی را به دست میآورد.
به گفته صابری از 97 به بعد چند دوره اردوی تیم ملی راگبی بانوان در ایران برگزار شد؛ اما به دلایل مختلفی از جمله نداشتن اسپانسر، مسابقات برگزار نشده است و طی سال جاری هم به دلیل شیوع بیماری کرونا هیچ مسابقه آسیایی برپا نشده است که بتوانند در آن شرکت کنند.
سال 98 روزها و خاطرات تلخی را برای او برجا گذاشته است که آنها را اینگونه تعریف میکند: «استان ما اعزام به مسابقات داشت و من به عنوان سرمربی درخواست دادم تیم اعزام نشود چون تمرین نداشتیم و میدانستم رقبای قوی داریم. این موضوع را به اطلاع مسئول مربوط رساندم و مخالفت خودم با اعزام تیم را اعلام کردم. همچنین به آنها تأکید کردم که اگر تیم ما در این مسابقات شرکت کند مقام دوم را میگیرد و نمیتواند قهرمان شود؛ اما مسئولان اصرار کردند که تیم باید اعزام شود. با شروع مسابقات در اولین باختی که داشتیم تماس گرفتند و گفتند تیم را برگردان؛ اما آن موقع اگر برمیگشتیم تیم مشمول قوانین کمیته انضباطی میشد و سال بعد اجازه حضور در مسابقات را نداشت برای همین اجازه ندادم تیم برگردد؛ ولی مسئول مربوط من را به دلیل این حمایت از تیمم، اخراج کرد. بعد از این کم لطفی استان، انجمن راگبی کشور به من خوابگاه داد و فردای آن روز به عنوان عضو کمیته فنی مسابقات کنار زمین حضور یافتم. مدال تیمها را نیز خودم برگردنشان انداختم. وقتی به استان برگشتم برخوردهای ناخوشایندی دیدم که تصمیم گرفتم دیگر از این تیم جدا شوم و با وجود اینکه پس از مدتی، دوباره به من پیشنهاد دادند مربیگری تیم راگبی بانوان استان را بر عهده بگیرم قبول نکردم.»
تلخی آن روزها هنوز هم دل صابری را به درد میآورد و آه از وجودش بلند میشود. او میگوید: « در این سالها خیلی وقتها بود که به عنوان مربی دو تیم در لیگهای راگبی کشور داشتم و خودم همزمان مربی و بازیکن بودم. قهرمانیهای زیادی دارم؛ اما متأسفانه به نظر میرسد کسی این زحمات را نمیبیند. وقتی از تیم کناره گرفتم کسی هیچ توضیحی نخواست که چرا مربی تیم اخراج شده است. زمانی که به عنوان مربی برتر انتخاب شدم حتی یک تبریک یا تشکر ساده نکردند. اینقدر به کسب مقام قهرمانی از سوی ما عادت داشتند که مقامهای دوم و سوم را نمیدیدند و دیگر زحماتی که کشیدم با کم لطفی، مورد بیتوجهی قرار گرفت و اخراج شدم.»
چند ماه پس از این رویداد تلخ، او از سوی انجمن راگبی به سمت رئیس کمیته مربیان راگبی کشور انتخاب میشود و این انتخاب، انگیزهای برای تلاشهای بعدی او میشود. صابری دوست دارد در این جایگاه هم همچون مربیگریاش هر آنچه میتواند برای ورزش بانوان انجام دهد و آنها را به مدارج بالا و جهانی برساند.
به گفته خودش در آموزش دروازهبانی و راگبی، سعی داشته همه آنچه میداند به بازیکنان جوان منتقل کند. او وقتی پا به عرصه دروازهبانی گذاشته مشکل نبود آموزش تخصصی و منسجم را حس کرده است؛ بنابراین دوست دارد بازیکنان پس از او با چنین مسائلی مواجه نباشند.
او میگوید: «در بازیهای توپی، بیشتر به بازیکنان توجه میشود. خیلی وقتها پیش میآمد که ما هم مثل بازیکنان خودمان را گرم میکردیم؛ اما کسی نبود که آموزش درستی برایمان داشته باشد برای همین دوست دارم نسل جدید با چنین مشکلی مواجه نباشند.»
صابری گلایههایی از تبعیضهای ورزشی بین زنان و مردان دارد که در این باره توضیح میدهد: «متأسفانه قراردادهایی که با خانمها بسته میشود قابل مقایسه با مردان نیست. بیشتر امکانات و فضاهای ورزشی مناسب آقایان است و ما در ورزشهایی مانند فوتسال و راگبی و ... زمین چمنی که مشرف نباشد و بانوان بتوانند راحت بازی کنند نداریم.»
او که در خانوادهای مذهبی بزرگ شده و به حجابش پایبند است، گلایههایی از کم توجهی مسئولان دارد و ادامه میدهد: «من به عنوان مربی تیم راگبی استان تاکنون هیچ حقوق و حقالزحمهای دریافت نکردم. حتی خیلی پیش آمده که هزینههای سالن و لباس و... را خودمان پرداخت کردیم و فقط به خاطر عشق و علاقهای که داریم این ورزش را ادامه میدهیم؛ اما اگر به ورزش آقایان نگاه کنید میبیند علاوه بر حامیهایی که دارند بودجههای خوبی میگیرند. دلیل اصلی این تبعیض هم این است که ورزش آقایان پخش مستقیم از تلویزیون دارد و حامیها پای کار هستند. ما میدانیم به دلیل پایبندی به پوشش نمیتوان به پخش تلویزیونی ورزش بانوان پرداخت؛ اما اکنون که پای این اعتقادات دینیمان ایستادهایم مسئولان هم حمایت مالی داشته باشند تا حجاب بانوان موجب محدودیتشان نشود. خیلی از ورزشکاران به دلیل همین کمتوجهیها به کشورهای دیگر رفتهاند و حجابشان را برداشتهاند؛ اما اگر ما معتقدیم این پایبندی به حجاب در بانوان ورزشکار باید باشد لازم است خودمان هم سیاستهایمان را طوری بگذاریم که بانوان محجبه، حداقل از لحاظ امکانات و دریافتهای مالی فرقی با آقایان نداشته باشند و محیط مناسب را در اختیارشان بگذاریم. مابقی سختیهایی که وجود دارد را خودمان میپذیریم. اینکه در گرمای کشورهای دیگر با لباس پوشیده حاضر هستیم امثال من را که به حجاب پایبند هستیم، ناراحت نمیکند؛ اما تبعیض بین ورزش بانوان و آقایان را بیانصافی میدانم.»
صابری به روزی اشاره میکند که مربی نیوزلندیاش در جلسهای بین ورزشکاران، از تلاش و پشتکار این بازیکنش تعریف کرده و معتقد بوده آینده خوبی میتواند داشته باشد. در این موقع یکی از ورزشکاران میپرسد چرا زینب را به کشور خودتان نمیبرید که آنجا پیشرفت کند. مربیاش در پاسخ میگوید زینب به اعتقاداتش پایبند است و در نیوزلند بازیکنان نمیتوانند حجاب داشته باشند.
صابری در این باره میگوید: «درست است که در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم؛ اما در بزرگسالی، به تحقیق دینی پرداختم و آگاهانه اعتقادات اسلامیام را پذیرفتم برای همین حجاب را مناسب بانوان میدانم و معتقدم ورزشکاران ما میتوانند با وجود حفظ پوشش، در عرصههای مختلف ورزشی به موفقیت برسند. در مقابل هم به عنوان عضو کوچک جامعه ورزشی، از مسئولان توقع دارم امکانات و شرایط مناسب داخلی را برای ما فراهم کنند تا این دیدگاه در زنان ایجاد نشود که با حجاب نمیتوانند سمت بعضی ورزشها بروند.»
به عقیده او اکنون به دلیل تبعیضهایی که هست خانمها خیلی سخت به مدارج بالای ورزشی میرسند در حالی که اگر بخشی از هزینههایی که در ورزش آقایان میشود به خانمها اختصاص دهند میتوانند سکوهای خیلی بهتری را کسب کنند.
صابری از کمبود زمین ورزشی مناسب بانوان گلایه دارد و ابراز میکند: ما به خاطر اینکه زمین چمن نداریم خیلی وقتها در زمین بانوان پارک ملت بازی میکنیم که این موضوع خطرات خودش را دارد و با زمین خوردن بازیکن، اتفاقات بدی ممکن است روی دهد. اینها در حالی است که آقایان همیشه زمین در اختیارشان است؛ ولی بانوان نزدیک زمان اعزام که میشود، زمین برایشان گرفته میشود و حدود 7 جلسه میتوانند به تمرین بپردازند. ما با این محدودیتها و کمبودها کلی مقام قهرمانی کسب کردیم حالا خودتان بسنجید، اگر امکانات بهتری فراهم بود چقدر راه پیشرفت بانوان باز میشد.
زینب صابری از مسئولان شهرداری و هیئت فوتبال استان تشکر میکند و میگوید: «به طور کلی از سال 94 رشد خوبی در ورزش بانوان استان داشتیم طوری که شاهد افزایش تعداد زنان ورزشکار و حضور بیشترشان در مسابقات هستیم. تیمهای فوتبال و فوتسال بانوان استان هم با وجود اینکه چند سال رکود داشتند، در این سالهای اخیر دچار تحول شده و کنار آقایان، برای ورزش بانوان نیز هزینه میشود. حتی از زمانی که لیگ آغاز شد با ما قرارداد بستند. برای همین لازم میدانم به عنوان یک بانوی ورزشکار از این پشتیبانیها تشکر کنم.»
سخن پایانی او تشکر از پدر و مادرش است. به گفته خودش ابتدا که میخواست وارد عرصه ورزش شود آنها تمایل چندانی به این موضوع نداشتند؛ اما وقتی علاقه و استعداد او را میبینند همه جانبه حمایتش میکنند تا به خواستهاش برسد. او تمام موفقیتهایش را مدیون آنها و دعای خیرشان میداند.
صابری خطاب به خانوادههایی که به دلیل تعصبات مذهبی مانع حضور دخترانشان در عرصه ورزش میشوند، میگوید: «خیلی خانوادهها ابتدا چنین مخالفتهایی دارند؛ اما وقتی چند جلسه همراه فرزندشان به سالن میآیند نظرشان عوض میشود. ما هم همیشه به آنها میگوییم فرزندتان اوقات فراغتش را به ورزش بپردازد خیلی بهتر از این است که پای گوشی یا همراه دوستانش در خیابان باشد.»